In the name of my creature

(Here is a plece for the world unsiads)

In the name of my creature

(Here is a plece for the world unsiads)

فرناندو تورس (Fernando Torres)

 

فرناندو خوزه تورس سانز (به اسپانیایی: Fernando José Torres Sanz) زادهٔ ۲۰ مارس ۱۹۸۴ در شهری در نزدیکی مادرید است. او هم اکنون بازیکن لیورپول و تیم ملی فوتبال اسپانیا است.

ادامه مطلب ...

دنیای مردگان (ِDeads World)

 

در قبرستان برلین همیشه آرامش خاصی حاکم است.گویی همه مردگان به زیر خاک رفته و در آنجا در آرامشی ابدی فرو رفته اند.قبرستان هایی آرام.قبر ها با فاصله حداقل یک متر از هم قرار گرفته اند.بر سر همه آنها صلیبی است.قبر انسان های پولدار صلیبی بزرگتر و از جنس بهتر دارد و دور قبرشان هم سنگ چینی کرده اند.اما فقیرهابه حداقل امکانات بسنده کرده اند و شکل قبرشان ساده تر است.اما هیچ کس نمی داند آن زیر چه خبر است.آیا مردگان آرامش دارند؟حال آنها آن زیر چگونه است؟ در طول این سفر چه دیده اند و چه ها خواهند دید؟ 

اگر چه اینجا خیلی ادعا می کنند که از کشور ما ۵۰-۶۰ سال متمدن تر اند.اما همواره مردم اینجا دل به خرافات و  چیزهای کذبی که راهبان مسیحیت از جهان دیگر می گویند بسته اند. 

اما حال این است که در اسلام مرگ و مردن پنجره ای از نیستی و پوچی نیست بلکه پنجره ای از حقیقت و جدای از آن چیزی است که در مسیحیت و یا یهودیت وجود دارد. 

از عنوان مطلب و این عکس فکر نکنید که ما از دنیایی دیگر حرف خواهیم زد.عزیزان من, مردگان غافلان واقعی ما هستیم.منظور از دنیای مردگان دنیای خود ماست.زندگان واقعی کسانی اند که رفته اند و با حقیقت وجود و هستی مواجه شده اند.کسانی که خانه شان یا بهشت عقل و عدالت و انسانیت است و یا آتش به وجود آمده از ظلم و جاهلیت و بی بند وباری آن ها است. 

دنیای ما مردگان دنیای جهل از حقیقت ها وانکار راحت آنها است.پس دوستان بیایید از دنیای مردگان راهی برای دنیای زنده ها و حقیقت یافته ها در ست کنیم.  

یک شعر قشنگ

سلام بر دخت نبی (صلی الله)  

اینقدر پی قبر من مظلومه نگردید 

هر جا دلتان می شکند قبر من آنجاست 

هر جا که عزا بر من مظلومه گرفتند                              

ساکت ننیشینید حسین و حسن آنجاست

Euro Champions League Results

  

قهرمانان اروپا 

از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۷۵

لیگ قهرمانان اروپا (Pack 1)

ادامه مطلب ...

تواشیح انگلیسی!!!

 

من و چند تا از بچه مسلمون مدرسمون پارسال می خواستیم این شعر روکه مال یکی از کلیپ های سامی یوسف است را به مناسبت عید غدیردرجشن مدرسه به صورت تواشیح بخوانیم.این شعر دو زبانه است.عربی و انگلیسی ،همه چیز خوب بود که تحجر مسئولین مدرسه مانع کارمون  شد.  

ادامه مطلب ...

احمق احمق احمق

از نظر شما احمق کیست و به چه کسی احمق می گویند؟احمق چه کار می کند که احمق می شود؟آیا احمق در جنبه های مختلف چه معنایی پیدا می کند؟ 

ادامه مطلب ...

کاریکاتور (Pack 1)

 

کاریکاتور آنگلا مرکل (صدر اعظم آلمان) 

ادامه مطلب ...

کاریکاتور (Pack 2)

 

 

 

 

 

 

  

کاریکاتور فیلم پدر خوانده (The Godfather) 

 

 

 

 

 

 

 

  

ادامه مطلب ...

خوزه مورینیو،مربی مورد علاقه من

  

 

خوزه ماریو داوس سانتوس مورینیو فلیکس معروف به خوزه مورینیو متولد 26 ژانویه 1963 در ستوبال یک مربی پرتغالی فوتبال است. او مدت‌ها مربی باشگاه چلسی بود ولی روز بیستم سپتامبر 2007 این باشگاه را ترک کرد.مورینیو در چهار لیگ متوالی (دو لیگ در پورتو و دو لیگ در چلسی) توانست تیم خود را در صدر باشگاه‌ها قرار دهد و در دو سال متوالی (2005-2004) از سوی فدراسیون بین‌المللی فوتبال لقب بهترین مربی دنیا را از آن خود کرد.

ادامه مطلب ...

در مورد لیگ 1 آلمان (1 About Bundesliga)

 

  

 

سیتسم لیگ فوتبال آلمان

سیستم لیگ سراسری در آلمان تقریبا در تمامی ورزشها یکسان است. یعنی در راس آن بوندسلیگا (Bundeliga) قرار دارد، بعد Reginalliga و Oberliga، سپس Verbandsliga یا Landesliga یا Landesklasse.
در لیگ فوتبال آلمان هم، چنین سیستم لیگی وجود دارد. آنجا بوندسلیگا به دو دسته یک و دو تقسیم می شود. دسته سه که سطح سوم است، بنام لیگ منطقه ای (Regionalliga) شناخته می شود. این لیگ در دو منطقه شمال و جنوب بازی می شود. و بعد از آن نیز لیگهای Ober یا Oberliga قرار دارند.
  

ادامه مطلب ...

About Writer (من آلمانی هستم)

سلام اسم من محمد خالد هست.من 18 ساله و ایرانی الاصل هستم.

من مسلمانم و مسلمانی من به خاطر اینکه مامانم یا بابام مسلمان هستند، نیست.من اسلام رو به خاطر سبک تفکر و ایدئولوژی خودم انتخاب کردم واسلام به من نسل به نسل به من نرسیده است،بلکه من خودم مسلمان شدم.

من آدم مغروری هستم،اما متکبر نیستم.زیاد فکر می کنم وبسیار درون گرا هستم و دوست دارم کار های بزرگ بزرگ انجام بدم.

از فیزیک بدنی خودم بگم.من سفید پوستم. قد من 178 سانتی متر هست و ۶۴ کیلوگرم وزن دارم.اندازه ی پاهام هم 42 است و عینک هم میزنم.موهای سر من مشکی زاغ و جنسشون هم لَخت هست.

من معمولاً کفش ورزشی پاشنه کوتاه می پوشم.از انواع شلوارها،شلوار لی یا کتون رو پام میکنم.از انواع بلوز ها در تابستان پیراهن یا تی شرت و در زمستان معمولاً پلیورِ کِشی یا پیراهن با کاپشن می پوشم.

بعضی از دوستهای مدرسه ام به من میگویند که تو خوشگلی و عینکت تو رو مثل هری پاتر زیبامی کنه.ولی من فکر می کنم که اگر از رابطه ی زیبایی من و هری پاتربگذریم،از این شخصیت زیبا در یک داستان منفی به کار رفته و من از جی-کی-رولینگ و اون سری داستانهای چرت و مسخره اش ومبتظلش به اسم هری پاتر، متنفرم.

ظاهر من با درونم کمی متفاوت است.از این نظر که همه فکر می کنند من یک بچه خر خونم،که به هیچ چیز جز درس فکر نمی کنه!من اینطور که بعضی ها فکرمیکنند  نیستم اما خُب سعی میکنم همون وظایفی رو که بر عهده دارم را به طور کامل انجام دهم.

 ادبیات جهان روبسیار دوست دارم و احساس و عوطف و سبکِ نویسندگان خارجی مخصوصاً شاعران و نویسندگانِ انگلیسی و آلمانی برایم بسیار جذاب و خواندنی است.

من کارهای فکری و هنری رو بسیار دوست دارم از کار های اداری و پشت میزی خیلی خوشم نمیاد.

 همیشه شأن وغرور خودم را بالاتر از این دیدم تا بخواهم عاشق وشیفته ی چیزی یا کسی بشم.من عاشق هیچ چیزی جز یک چیز نیستم.عشق من نه دختره،نه پسره،نه ماشینه،نه موبایله،نه خونه است،نه دریا است،نه آسمونه،عشق من سر و تهِ همه این چیز هاست.دوست ندارم مستقیم اسم اونی که عاشقشم رو بهتون یگم ولی می گم اون یه موجودیِ که باید خود آدم باید بره دنبالش تا بشناسش.

من کارهای زیادی می دانم و می توانم انجام بدم یکی از اون کارها نوشتن هست.من خیلی خوب می نویسم.بعضی اوقات هم شعر میگویم.البته از گفتنِ شعر های متوسط ادبی یا در مدح فرد خاصی شعر گفتن اصلاً خوشم نمیاد.در شعر های من معمولاً از آرایه های ادبی کمتر استفاده می شود و مضمون آنها عشق واقعی است.البته من همیشه شعر نمی گم،فقط زمانی که یک اتفاق خاص یا یک حادثه روی حس عاطفی من تأثیر گذارد شعر می گم و شعر هایم را معمولاً به هر کسی نسان نمی دم.

اما متن نویسی هر کجا و هر موقع که بشود و به هر موضوعی؛مثل موضوعاتِ:ادبی،انتقادی،تحلیلی،اجتماعی،آموزشی،علمی،آسیب شناسی،فرهنگی-هنری،نمایشنامه،فیلمنامه و طنز،که از هر کدام از این انواع،مطلب یا مطالبی را در وبلاگ خود می زنم البته به جز نمایشنامه و فیلمنامهایم که ممکن است قیمت واقعیشون بیاد پایین.چرا که ممکنه در آینده کارگردان های زیادی از تئاتر و تلویزیون یا حتی سینما اونا رو بخواهند و نیاز باشد این دسته از مطالب اصولی تر نوشته شوند تا بلکه قیمتشون بالاتر هم بره.

گاهی اوقات طرٌاحی و نقاشی هم می کنم سبک طراحیِ من پوتره یعنی کشیدنِ چهره انسان و تا حدودی آناتومی یعنی کشیدن اندام  انسان است.البته من خوشم نمیاد کسی منو با ویژگی نقاش بودن بشناسد و می دانم هر کس که فکر می کند نقاشی کشیدنِ من خوب است بدون شک کارهای من را دیده است.

کار دیکه ای که بلدم کار با فوتوشاپ است.البته تمام جزئیاتش رو بلد نیستم.ولی فوتوشاپ خاصیت کار باهاش اینه که با استفاده از کمترین ابزار ها می توان زیباترین اثرها را خلق کرد.عکسی که از من در وبلاگ می بینید خودم با همین نرم افزار طراحی کرده ام. در قسمتی از ویلاگ خودم هم قصد دارم چند تا از عکسهایی را که خودم طراحی کرده ام را به نمایش بگذارم.

کار نیمه مصور هم خیلی دوست دارم انجام بدهم.نیمه مصور یه جور کارِ هنریه به صورت یک داستان که به جای بعضی از واژه ها،عکسهایی مرتیط باهر واژه از همان واژه ها می گذاریم مثلاً به جای واژه ی میز توی اون متن ما عکس یک میز رو میگذاریم.یا به جای اسم شخصیتهای داستان،عکس مرتبط با اسم آن شخصیت رو میگذاریم.البته در آینده یک دونه از این داستان ها خودم درست میکنم و توی وبلاگ میگذارم.

من اذان هم میگم و تا حدودی قرائت قرآن هم بلدم.سبکهای اذانی که من بلدم حسین علی شریف،اذان مدینه(بخارایی)،کریم منصوری و تا حدودی مصطفی غلوش است.در وبلاگ در بخش مطالب آموزشی،آموزش اذان و تجوید قرآن هم میگذارم.

فوتبال یک از علاقه های دیگرٍ من است.فوتبال مثل جنگ نیاز به برنامه برای دفاع و حمله دارد.بخاطرِ اینکه فوتبال مثل یک جنگ است وبه برنامه برای دفاع و حمله،با توجه به نفرات درون زمین نیاز دارد، من خیلی  فوتبا ل رو دوست دارم.استراتژی فوتبال برام خیلی جالبه.من اگر یکی از آرزوها م مثل همه جوانان و نوجوانان باشه اون همین فوتباله،.ولی من می دانم که برای این که بشه به جاهای بالا رسید باید تلاش کرد و هیچ چیزی توی این دنیا بی تلاش به دست نمیاد.در این زمینه خیلی حرف دیگران برام مهم نیست.وقتی که دوست دارم فوتبالیست بزرگی بشوم و برای این امر در کنار توانایی های دیگرم سعی وتلاش میکنم، دیگر انتقاد هر کسی نمیتواند برای من مهم باشد.چرا که اگر خدا بخواد حتی ممکنه به بالاتر از اون چیزی که می خوام هم برسم.در زمینه فوتبال دوست نداشتم جزئیات وافکار دیگرم را حول و هوش  همین مسئله بیان کنم.

دوست داشتنم چند درجه ای از عاشق شدنم پایین تره. به خاطر اینکه من فقط یک بار عاشق شدم و تموم،

اما دوست داشتنم تکرار پذیر است ومن نه خیلی چیزها بلکه بعضی چیزها رو فقط دوست دارم.

کریم بنزما وسمیر النصری فوتبالیستهایی هستند که از اونا خوشم میاد،چون هر دوتاشون مسلمونند ودر کنار بازی خوبشان خوش اخلاق هم هستند.

خوزه مورینیو فرد دیگری است که از یک جهت فقط ازش خوشم میاد،از این جهت که اونم مثل من مغروره.

از جمله مکانهایی که از آنها خوشم میاد میدون جنگ (به خاطر اینکه مثل فوتباله)، کتابخانه، استادیوم(stadium)، آرایشگاه، حمام، فرودگاه وکودکستان هست.البته دلیل خوش آمدن یا نیامدن رو باز دوست نداشتم بگم.

از سرباز خانه، قهوه خانه های قدیمی(به خاطر برخی از مشتریانشان)، چهارراهای شلوغ، زندان، توالت(toilet)، باشگاه بدن سازی (به خاطر بعضی از بدنسازان)، پارتی شبانه خیلی بدم می آید. 

تحصیلات آکادمیک(دانشگاهی)رو فقط به خاطر کلاس گذاشتن دنبالش می روم. دوست دارم در رشته ادبیات شا هنر ادامه تحصیل بدهم.

دوست ندارم هر کسی این مطالبی رو که اینجا نوشتم رو بخواند.من نگفتم هیچکس نخواند،اما هرکه می خواند باید بداند که این مطالب،مطالبی نیست که هر فردی و با هر سطح فهمی از وجود چنین مطالبی در وبلاگم مطلع شده وآنها را بخواند.